معنی رسم دانی - جستجوی لغت در جدول جو

رسم دانی(رَ)

لغت نامه دهخدا

وسیله ای به شکل دو پایۀ فلزی با دوشاخۀ هلالی شکل که برسم را روی آن قرار می دهند

(گِ رِهْ گُ دَ / دِ)

مؤدب. آنکه به آداب و سنن جاری آشنا باشد. (یادداشت مؤلف). که عادات و آداب معمولی بین مردم رابداند. آداب دان. آشنا به آداب معاشرت. آشنا به آیین و شیوه و طریقه. مبادی آداب. قاعده دان:
نادیده روزگارم از آن رسم دان نیم
آری به روزگار شود مرد رسم دان.
ابوالمعالی رازی

مؤدب. آنکه به آداب و سنن جاری آشنا باشد. (یادداشت مؤلف). که عادات و آداب معمولی بین مردم رابداند. آداب دان. آشنا به آداب معاشرت. آشنا به آیین و شیوه و طریقه. مبادی آداب. قاعده دان:
نادیده روزگارم از آن رسم دان نَیم
آری به روزگار شود مرد رسم دان.
ابوالمعالی رازی

لغت نامه دهخدا

رستم خانی

(رُ تَ)

دهی از دهستان ایوان بخش گیلان شهرستان شاه آباد. سکنۀ آن 750 تن. آب آن از رود خانه کنگیر. محصولات آنجا غلات و لبنیات و حبوب. ساکنان در زمستان به گرمسیر غربی ایوان و حدود سومار می روند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)

لغت نامه دهخدا

رسم زنی

مرتعی جنگلی در چالوس

فرهنگ گویش مازندرانی

معنی رسم دانی - جستجوی لغت در جدول جو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما